تعداد بازدید 416

عجيبه حال من خوبه ، گمونم كه تباني بود

واسه من اين همه شادي...، زيادي آرماني بود

من و تو پا به پاي هم ، عجيبه باورش سخته

تو دستاتو به من دادي، تنت آتشفشاني بود

توو گرماي وجود تو ،عرق ميريخت حرفامون

تنت بوي عجيبي داشت، لبت انگار راني بود

يهو از خواب پا ميشم، حقيقت روبه روي من

شايد حق با حقيقت بود ،دلم ديگه رواني بود

درسته بعد هر گرما ،يه سرماي عجيبيه

تو رفتي باورش سخته، واسه من ناگهاني بود

يه آهنگي ازون روزا، تو من بدجور ميخونه

نميدونم كه چي ميخوند، ولي بغضش بناني بود

ببين چند ساله تو رفتي، يه گردي روي لبهامه

نبود تو براي من،يه جوري مرگ آني بود

لبامو روي هم بستم دهن وا ميكنن زخمام

خيال كردي كه آرومم، توو من جنگ جهاني بود

تو رو ديدم كه برگشتي خيال كردي كه ديروزه

تو رو نشناختم برگرد دلم ته استكاني بود

بهت گفتم نرو بي تو نمي تونم نميتونم

واسه من بعد تو دنيا سوال امتحاني بود

توو تابوت تنم حالا ببين هر روز ميميرم

مقصر نيستي اصلا، فقط چشمات باني بود

سلام شاعر بزرگوار

حضور شما را در جمع شاعران این انجمن گرامی میداریم

امیدواریم در این انجمن علاوه بر معرفی آثار خود لحظات شادی را داشته باشید

در پناه حق

سلام خير مقدم عرض ميكنم دوست عزيز انشالله موفق و مويد باشيد

سلام شاعر

خوش اومدین

زیبا و دلنشین بود. پایدار باشید

دورد بر شما.بسیار زیبا بود.بعضی مضامین بسیار زیبا در جای خودش نشست.مطلع و مقطع شعر خوب بود.خوب ادامه دادید تا بیت سه.اونجا که گفتید لبت انگار رانی بود.بامزه بود اما سطح شعر رو به شدت اورد پایین.یک مضمون زیباتر این بیت رو به اوج میبرد.در بیت پنجم دلم دیگه روانی بود معنا نداره.یا باید در زمان حال باشید یا گذشته.این دو در کنار هم ترکیب نامناسبی هستند.این مصرع به تنهایی به نطر من زیباست=>تو رو نشناختم برگرد دلم ته استکانی بود.و در پایان تاجِ غزل شما بیت اولِ شماست.بسیار مطالعه کنید...

آرزوی شادی

تعداد بازدید 416 واسه من بعد تو دنیا سوال امتحانی بود
نویسنده	پیام